روزی روزگاری یک زن آمریکایی قصد میکنه یک سفر دو هفته ای به ایتالیا داشته باشه…
شوهرش اون رو به فرودگاه می رسونه و واسش آرزوی می کنه که سفر خوبی داشته باشه…
زن جواب میده ممنون عزیزم ، حالا سوغاتی چی دوست داری واست بیارم؟
مرد می خنده و میگه : “یه دختر ایتالیایی”
زن هیچی نمیگه و سوار هواپیما میشه و میره …
دو هفته بعد وقتی که زن از مسافرت برمی گرده ،
مرد توی فرودگاه میره استقبالش و بهش میگه : خب عزیزم مسافرت خوش گذشت؟
زن : ممنون ، عالی بود!
مرد می پرسه : خب سوغاتی من چی شد؟
زن : کدوم سوغاتی؟
مرد : همونی که ازت خواسته بودم… دختر ایتالیایی!!
زن جواب میده: آهان! اون رو میگی؟ راستش من هر کاری که از دستم بر می آمد انجام دادم!
حالا باید 9 ماه صبر کنم تا ببینم پسر میشه یا دختر؟
نتیجه گیری مهم این داستان :
هیچ وقت سعی نکن که یک زن رو تحریک کنی! اون ها به طرز وحشتناکی باهوش هستند!!!
خوب دیگه!!!!
فقط یادتون باشه اگه (فی لت ر) ش دیم بخاطر این متلب بود(ط)
نه چرا نظر خالی میزاری
منحرف
خودتی
سلام علیکم برادر!

خیلی خیلی خوش حال می شوم که اگر به بنده یک سری بزنید و نظری هم بدهید
ایی حالم بد شده
بچه جون یه سر بهم بزن
آها چشم
آخه چون از زن ها تعریف شده
ایول خوشم اومد!!!!
هه هه هه....
eeeeeeeee chon az shoma ha taarif shodeh