به صحنه های مختلف یک فیلم ساخته شده در داخل ایران سری می زنیم :
صحنه ی شادمانی :
الان یه دختره + باباش + شوهرش +
مادر شوهرش تو حیاط واستادن , موبایل دختره زنگ می خوره و بهش خبر می دن تو
المپیاد فیزیک تو جهان مقام اول رو کسب کرده دختره از کنار شوهرش و باباش بدو بدو رد می شه تا به مادرشوهرش برسه و انون بغل می کنه و ماچش می کنه
شوهر دختره هم بابای دختره رو بغل می کنه و ماچش می کنه ! بعد همینجوری که
جنس های موافق هنوز تو بغل همدیگه هستن , به مخالف ها هم تبریک می گن
یعنی دختره تو المپیاد تو جهان اول شد و باباش فقط بهش می گه : مبارکه دخترم !
صحنه ی غم و گریه :
مشابه صحنه ی شادمانی , یهو به دختره
خبر می دن نصف فامیلاشون تو زلزله مردن ! بعد صحنه ی شادمانی تکرار می شه
,با این تفاوت که جای روبوسی و اینا ,تو سر همدیگه می زنن و عزاداری می
کنن
دیگه اگه بغل کردن دختر و پدرش خیلی حیاتی باشه , درحالی که پدر از اون
ور حیاط و دختر از این ور حیاط دارن سمت هم می دوَ ن (با آغوشی باز ) در
لحظه ی رسیدن بهمدیگه , یا اشک و گریه ی بقیه رو نشون می ده , یا گلهای
تو باغچه رو ! یا flashback می زنه و رفتگانش رو به یاد میاره
صحنه ی خوابیدن ! :
اولا فقط وقتی می تونیم صحنه ی اتاق خواب رو به تصویر بکشیم که شوهر یک خانوم , یا قهر باشه و خونشون نباشه , یا ماموریتی جایی رفته باشه , یا جلو تلویزیون رو کاناپه خوابش برده باشه.
بعد دوربین از یک خانوم که وسط مرداد ماه با پالتو و روسری بلند و هدبند ,
تنهایی رو یه تخت دو نفره خوابیده رو نشون می ده که لحاف هم روشه !! اکثرا
اینجور موقع ها تلفن زنگ می زنه و خانومه به حالت خوابالو بیدار می شه و
جواب می ده تلفن رو و صحنه تموم می شه
فردا صبحشم , رو پالتویی که باهاش خوابیده بود , یه پالتو دیگه هم می پوشه و وسط مرداد ماه می زنه بیرون از خونه
صحنه ی سیلی خوردن :
این صحنه تنها صحنه ایه که خوردن دست مرد به صورت زن هیچ اشکالی نداره و دختری که تو روی پدرش واستاده , یا زنی که از شوهرش انتقاد کرده , یه سیلی واقعی نوش جان می کنه و هیچ منعی هم نداره
صحنه ی تصادف :
بازیگر با یه BMW
دویست میلیونی در حال حرکته تو جاده , کنترلش رو از دست می ده و میفته ته
دره ! اونجا که کنترلش رو از دست می ده , صحنه عوض می شه و یه پیکان مدل
۴۲ رو نشون می ده که تو دره منفجر می شه و آتیش می گیره و راننده مرده یا زندش از همون BMW سوخته ( پیکان۴۲) بیرون کشیده می شه
صحنه ی عروسی :
یه امت زن و مرد جدا جدا و با فاصله ی
زیاد واستادن , آهنگ شاد پخش می شه ,ولی هیشکی حتی تکون هم نمی خوره و ثابت
واستادن ! مرد ها گاه گاهی دست می زنن ولی زن های مجلس حتی دست هم نمی زنن
و مثل ماست ثابت واستادن ! همشونم هدبند دارن زیر شالهاشون! عروس هم
آرایشگاه نرفته نشسته سر سفره عقد !! البته همیشه یه دختر کوچولوی ۳ یا
حداکثر ۵ ساله اون وسط داره می رقصه و همه اونو نیگاه می کنن فقط
پارتی :
همیشه رییس باند بزرگ مواد مخدر , پارتی های شبانه برگزار می کنه بدون استثنا
بعد ... می خوان نشون بدن که تو خونه ی این رییسه , دختر پسرا جمعن و
پارتی براهه , یه در رو نشون می دن که چند تا شیشه ی مات روشه ! بعد از
پشت شیشه ها رقص نور دیده می شه
و صدای آهنگ ترنس و تکنو به گوش می رسه ! با این نشونه ها می فهمیم که
اونجا پارتی راه انداختن ! این صحنه بیشتر از ۱۲ ۱۳ثانیه طول نمی کشه !
خیلی با حال بود
علی: چاکره! (آرین رو میگم!)
آی گل گفتی!
بهتره ما دلمون فقط به همون جدایی نادر از سیمین خوش باشه که با این همه چیزا جایزه گرفت.
علی: بابا اونم اگه ۴ تا جایزه نمی گرفت. ایران هزار نفر هم نمیرفتن سینما که ببیننش